دستهبندی: نمایشنامه
ام لوکیوس آنائیوس سنکا (۴ قبل از میلاد ـ ۶۵ بعد از میلاد) در مقام خطیب و فیلسوف رواقی چنانکه بایست شناخته شده است. اما سنکا از بزرگترین نمایشنامهنویسان رم باستان نیز بوده است و آثار او هم بهسبب کیفیت و هم بهسبب جایگاهی که در تاریخ تراژدی غرب دارد، شایان توجه بیشتر است.
آیسخولوس را پدر تراژدی مینامند، از آن روی که او نخستین شاعری است که با نوآوریهای خود، چه در پرداخت مضامین و شخصیتها و چه در نحوهی اجرای نمایشنامه بر صحنه، این قالب هنری را تکامل بخشید. مضمون نمایشنامههای آیسخولوس بیش از هر چیز بر رابطهی آدمی با خدایان استوار است.
از نمایشنامهنویسان یونان باستان هیچیک به اندازهی ائوریپیدس برای خوانندهی امروزی سخن گفتنی ندارد. مضامین عمدهی آثار او: ستمدیدگی زنان، قساوت و بیهودگی جنگ و درماندگی و ابتذال فاتحان، تعارض میان آزادی و نظم، ایمان و عقل و احکام جزمی و واقعیت، هنوز هم انسان امروزی را به خود مشغول داشته است.-
توضیحات
مشخصات
نظر کاربران
کلمات کلیدی مرتبط
خدایی اگر هست که شاخابههای یخگون آلفئوس
که از آبراهۀ نامدار اولمپ سرازیر میشود
دلش را به مهر بجنباند،
باری، باشد که این خدای به دیدۀ مهر بر این خاک نظر اندازد
و راه بر جنایت پیدرپی ببندد.
باشد که هیچ نوادۀ زشتکار
راه نیای خود در پیش نگیرد
و باشد که خطای بزرگان
خردینگان را خرسند نکند.
باشد که زاد و رود بیپرهیزِ تانتالوسِ خشکلب
که این چنین فرسوده از پای درافتادهاند
از این کوشش و جوشش دست بشویند
که دیگر زشتکاری بس است و جنایت بس.
-