دستهبندی: نمایشنامه
تو چطوری میتونی به من اعتماد کنی... وقتی خودم هم به خودم اعتماد ندارم؟ خیلی آدم دروغگویی شدم. یه زمانی هیچوقت در مورد هیچی دروغ نمیگفتم. حالا مجبورم دروغ بگم، مخصوصاً به خودم. ولی تو چطوری میتونی چیزی رو بفهمی که من خودم هم نمیفهمم. هیچوقت نفهمیدم که چی شد، فقط یه روز، خیلی وقت پیش، متوجه شدم که دیگه خودم نیستم.-
توضیحات
مشخصات
نظر کاربران
کلمات کلیدی مرتبط
هارولد بلوم دربارۀ این کتاب مینویسد: «سیر طولانی روز در شب به اتفاق آرا شاهکار اونیل است... عشق میان اعضای خانواده خودش بهزحمت دربرابر زخمها و آسیبهای ازدواج، پدر و مادری و فرزندی تاب میآورد، چه رسد به اینکه بخواهد این زخمها را تسکین دهد. این واقعیت هرگز تا این حد بیرحمانه و اثرگذار به تصویر کشیده نشده، آنهم با بیانی چنین قدرتمند که بعید است هیچکداممان تلخیاش را هرگز فراموش کنیم.»