دستهبندی: کودکان و نوجوانان
كتاب اليور توييست- شاهكار چارلز ديكنز : بخشي از كتاب: پزشك از آنجايي كه پول كافي نگرفته بود، با جان و دل كار نميكرد. به هرحال با كمك اين دو نفر، زن جوان نوزادش را به دنيا آورد. اما براي ادامهي حيات اين نوزاد هيج كسي كاري نكرد، پيرزن مشغول نوشيدن بود و پزشك هم دستهايش را كنار بخاري گرم ميكرد. بنابراين، نوزاد به تنهايي براي بقايش تلاش ميكرد. چند بار نفس كشيد و بالاخره صداي گريهاش بلند شد. وقتي زن جوان اين صدا را شنيد به سختي به خود تكاني داد و التماس كنان گفت: «اجازه بدهيد قبل از مردن بچهام را ببينم.» پزشك با شنيدن اين حرف، نوزاد را برداشت و در آغوش مادر گذاشت و گفت: «حرف مردن را نزنيد.» و...
توضیحات
مشخصات
نظر کاربران
کلمات کلیدی مرتبط