دستهبندی: داستان و رمان
كتاب داشتن و نداشتن : بخشي از كتاب- براي هركس روشن است كه حال و روز هاوانا صبحهاي زود به چه منوال است. منظورم وقتي است كه اراذل و اوباش پشت ديوار ساختمانها خروپف ميكنند و واگنهاي يخ هنوز براي مشروبفروشيها يخ نياوردهاند. به هر حال، ما از اسكله آمدهايم و از آن طرف ميدان براي نوشيدن قهوه به كافه مرواريد سانفرانسيسكو رفتيم. سر راهمان فقط به يك ژنده پوش برخورديم كه آب مينوشيد و...
توضیحات
مشخصات
نظر کاربران
کلمات کلیدی مرتبط