دستهبندی: کتاب کودک: گروه سنی ج چهارم و پنجم
كتاب هانسل و گرتل- قصه هاي قاصدك : بخشي از كتاب- يكي بود، يكي نبود. در زمان هاي خيلي قديم، مرد هيزم شكني زندگي مي كرد كه خيلي فقير بود. هيزم شكن با بچه هايش، هانسل و گرتل و زنش كه مادر بچه ها نبود، زندگي مي كرد. آن ها بيش تر وقت ها به سختي مي توانستند چيزي براي خوردن داشته باشند. روزي زن، به مرد هيزم شكن گفت: در خانه فقط تكه اي نان خشك باقي مانده است و....
توضیحات
مشخصات
نظر کاربران
کلمات کلیدی مرتبط