«اندیشیدن به آزادی» تاریخچهی کوتاهی دارد. پیش از سدهی هفدهم کسانی اندکشمار به آزادی اندیشیدهاند و دربارهی آن نوشتهاند. فرازنای اندیشیدن به آزادی در سدهی هجدهم؛ و قلهی آن «ولتر» بود. او را میتوان پدر روشناندیشی و نشانِ برجستهی سدهی هجدهم دانست. در هشتادوچهار سال زندگی خویش، همواره راه آزادی را پیمود و با نوشتهها و گفتهها و نمایشها، و با مَنِش خویش، مردم را به آزادی و آزادگی فراخواند و میراثی ارزنده را برای همگان به یادگار گذاشت. او بود که «اندیشیدن به آزادی» را به گفتمانِ مردم کوچه و بازار تبدیل کرد. آزادی، پیش از او، گویی فقط یک مفهوم بود در لابهلای کتابها و در انجمنهای کوچک اندیشهورزی؛ ولتر آن را واقعیت زندگی مردم گرداند. افسوس که بیشتر مردم در ایران ولتر را فقط یک داستاننویس میدانند ــ آن هم با داستانهایی به سبکی کهن، که پسند امروزیان نیست. این از آن رو است که نوشتههای بنیادین او به فارسی برگردانده نشده و فلسفهاش هنوز به مردم شناسانده نشده است ــ بهویژه فلسفهی سیاسی او. نوشتار کنونی تلاشی است برای بازاندیشی در باورهای ولتر پیرامون آزادیخواهی. به باور او، نخست باید زنجیرها و بندها را از اندیشه و رفتار تکتک مردمان برداشت تا مردم آزاد باشند؛ و آنگاه راه بر رشد فردی و شکوفایی جامعه در عرصههای گوناگون باز خواهد شد. این کاری دشوار است و نخست باید خود آزادیخواه باشیم. کتاب میکوشد اصلهای بنیادی و ضروری را برای آنکه ما خود آزادیخواه باشیم بررسی کند.